پژوهشی در دیدگاههای تاریخی در مورد حضرت رقیه (علیهاالسلام)
در بعضی کتابهای تاریخی، نام حضرت رقیه (علیهاالسلام) آمده، ولی در بسیاری از آنها نامی از ایشان برده نشده است. این احتمال وجود دارد که تشابه اسمی میان فرزندان امام حسین (علیهالسلام)، سبب پیش آمدن این مسأله شده باشد. هم چنان که بعضی از کتابها به این مسأله اذعان دارند و بنابر نقل آنها، حضرت رقیه (علیهاالسلام) همان فاطمه صغری (علیهاالسلام) است. در چگونگی درگذشت ایشان نیز اختلاف نظر وجود دارد که در این جا به این دو مسأله خواهیم پرداخت.
طرح بحث
برای روشن شدن این مطلب، بحث را با طرح یک پرسش بنیادین و بسیار مشهور آغاز میکنیم که: آیا نبودن نام حضرت رقیه (علیهاالسلام) در شمار فرزندان امام حسین (علیهالسلام) در کتابهای معتبری چون ارشاد مفید، اعلام الوری، کشف الغمة و دلائل الامامة، بر نبودن چنین شخصیتی در تاریخ دلالت دارد؟
با بیان چند مقدمه، پاسخ این پرسش به خوبی روشن میشود:
1) در دوره زندگانی ائمه اطهار (علیهمالسلام) و در صدر اسلام مسائلی مانند کمبود امکانات نگارشی، اختناق شدید حکمرانان اموی، کم توجهی به ثبت و ضبط جزئیات رویدادها، فشار حکومت بر سیره نویسان، جانب داریها و... سبب بروز بعضی اختلافات در نقل مطالب تاریخی میشده است.
2) در اثر تاخت و تازها و وجود بربریت و دانش ستیزی بعضی حکمرانان، بسیاری از منابع ارزشمند از میان رفته است. به همین دلیل، این گمان تقویت میشود که چه بسا بسیاری از این اسناد و منابع معتبر، در جریان این درگیریها، از بین رفته و به دست ما نرسیده است.
3) تعدد فرزندان، تشابه اسمی و به ویژه سرگذشتهای شبیه در مورد شخصیتهای گوناگون تاریخی و گاه وجود ابهام در گذشتهها و پیشینه زندگی افراد، امر را بر تاریخ نویسان مشتبه کرده است. همان گونه که این مسأله در مورد دیگر شخصیتهای تاریخی ـ حتی در جریان قیام عاشورا ـ نیز به چشم میخورد.
4) همان گونه که پیشتر گفته شد، امام حسین (علیهالسلام) به دلیل شدت علاقه به پدر بزرگوار و مادر گرامیشان، نام همه فرزندان خود را فاطمه و علی میگذاشتند. این امر خود منشأ بسیاری از سهوِ قلمها در نگاشتن شرح حال زندگانی فرزندانِ امام حسین (علیهالسلام) گردیده است. قراین و شواهدی نیز در دست است که رقیه (علیهاالسلام) را فاطمه صغیره میخواندهاند. احتمال دارد همین موضوع سبب غفلت از نام اصلی ایشان شده باشد.
فرارسیدن ماه محرم ماه عشق و جنون ماه خون و شهادت و ایثار ماه عشق مسلم حســـــــــیــــــــــــــن ارواحنافداه را به شما عاشقان دلباخته تسلیت می گویم
مژده به ظهور امام مهدى(ع) از همان سالهاى آغازین ظهور اسلام آغاز شد و پیامبر گرامى اسلام(ص) در هر فرصت و مناسبتى که پیش مى آمد مردم را به ظهور عدالت گستر موعود در آخرالزمان بشارت مى دادند و آنها را از نسل و تبار، تولد وغیبت، ویژگیهاى ظاهرى، نشانه هاى ظهور، شاخصه هاى قیام رهایى بخش و مؤلفه هاى حکومت جهانى آن حضرت آگاه مى ساختند. تا آنجا که امروز ما با صدها روایت که از طریق شیعه و اهل سنت از آن حضرت نقل شده مواجهه ایم.1
این سیر پس از رحلت نبى مکرم اسلام(ص) در میان اهل بیت طاهرین او(ع) استمرار یافت و هر یک از ایشان نیز در عصر خود تلاش کردند که باور مهدوى و فرهنگ انتظار را در میان امت اسلامى زنده و پویا نگهدارند و بدین طریق پیروان خود را در برابر هجوم مصائب، رنجها، دردها و بلاهاى گوناگونى که از سوى حاکمان جور بر آنها روا داشته مى شد، صبر و پایدارى بخشند.
حرکت رو به گسترش معارف مهدوى در زمان امام باقر و امام صادق(ع) به اوج خود رسید و آن دو امام بزرگوار ضمن تبیین، تشریح، پالایش و پیرایش آموزه هاى اسلامى در زمینه هاى مختلف اعتقادى، اخلاقى و فقهى و تحکیم پایه هاى ایمانى پیروان خود، تلاش فراوانى براى توسعه و تعمیق اندیشه مهدوى و فرهنگ انتظار در میان شیعیان نمودند و با به جا گذاردن صدها روایت در این زمینه، این اندیشه و فرهنگ را تازگى و طراوت بیشترى بخشیدند.2
پس از این دو امام و پیش از امام حسن عسکرى(ع) امامى که بیش از همه بر مواریث شیعى در زمینه باور مهدوى و فرهنگ انتظار افزود و گنجینه هاى گرانبهایى براى امت اسلام به یادگار گذاشت امام رضا(ع) است.
براساس پژوهش مؤلف محترم مسند الإمام رضا(ع)3 و تتبع پژوهشگران ارجمند مجموعه ارزشمند معجم أحادیث الإمام المهدى(ع)4 افزون بر 30 روایت از امام رضا(ع) در زمینه باور مهدوى و فرهنگ انتظار نقل شده که هر یک از آنها ما را با بعدى از ابعاد بیکران شخصیت امام مهدى(ع) و قیام رهایى بخش و عدالت گستر آن حضرت آگاه مى سازد.
1. خالى نبودن زمین از حجتهاى الهى
امام رضا(ع) در مواضع متعددى با تأکید بر اینکه زمین هیچگاه از حجت الهى و امام به حق خالى نمى ماند به طور غیر مستقیم موضوع امامت را تثبیت مى کردند.
از جمله آن حضرت در پاسخ »سلیمان الجعفرى« یا »سلیمان بن جعفر الحمیرى« که مى پرسد:
تخلو الأرض من حجةاللَّه؟
آیا زمین از حجت خدا خالى مى ماند؟
مى فرماید:
لوخلت الأرض طرفة عین من حجة لساخت بأهلها.5
اگر زمین [به اندازه] یک چشم برهم زدن از حجت خالى بماند، ساکنانش را در خود مى برد.
مضمون این روایت از سوى تعدادى دیگر از راویان با تغییرات جزیى در عبارت، نقل شده است.6
براساس این روایت تا آستانه قیامت زمین از امامى که حجت خداست خالى نخواهد ماند، هر چند که در مقاطعى از تاریخ این حجت الهى بنابر ضرورتهایى در غیبت به سر برد.