امـــان عصر

وبلاگ مذهبی در رابطه با مولا صاحب الزمان(عج)

امـــان عصر

وبلاگ مذهبی در رابطه با مولا صاحب الزمان(عج)

تفسیرسوره رحمن (۱)

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین بارئ الخلائق اجمعین و الصلوة و السلام على‏عبد الله و رسوله و حبیبه و صفیه سیدنا و نبینا و مولانا ابى القاسم‏محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین 

 اعوذ بالله من الشیطان‏الرجیم:

بسم الله الرحمن الرحیم×الرحمن×علم القران×خلق الانسان×علمه البیان×الشمس و القمر بحسبان×و النجم و الشجر یسجدان×و السماء رفعها و وضع المیزان×الا تطغوا فى المیزان×و اقیمواالوزن بالقسط و لا تخسروا المیزان×و الارض وضعها للانام×فیها فاکهة و النخل ذات الاکمام×و الحب ذو العصف و الریحان×فباى الاء ربکما تکذبان× (1)

سوره مبارکه رحمن است.تنها سوره‏اى است که خود سوره با یکى‏از اسماء الله آغاز مى‏شود،با اسم مبارک‏«رحمن‏».ما در

«بسم الله الرحمن الرحیم‏» بعد از«الله‏»با اسم‏«رحمن‏»روبرو مى‏شویم.

«رحمن‏»از نظر لغوى مبالغه در رحمت است،در عنایت وجود وبخشندگى،و این اسم به غیر خداوند اطلاق نمى‏شود،بر خلاف بعضى‏از اسمهاى دیگر مثل‏«رحیم‏»[که]به غیر خدا هم‏«رحیم‏»مى‏شود گفت.

در واقع‏«رحیم‏»امرى است که فى حد ذاته مى‏تواند مراتب و درجات‏داشته باشد که شامل به اصطلاح رحمت امکانى هم بشود،یعنى‏رحمت از آن جهت که منسوب به یک ممکن الوجود است،و لهذا درقرآن به پیغمبر اکرم‏«رحیم‏»اطلاق شده است: «لقد جاءکم رسول من‏انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رؤوف رحیم‏» (2) .کلمه‏هاى‏«رؤوف‏»و«رحیم‏»هم از اسماء الله است ولى از اسمائى است که‏اختصاص به خداوند ندارد،یعنى در عین اینکه شانى از شؤون الهى رابیان مى‏کند به غیر خدا هم اطلاق مى‏شود،یعنى رحمت به آن معنى که‏در«رحیم‏»هست و رافت به آن معنى که در«رؤوف‏»هست به اصطلاح‏درجه امکانی هم دارد که مى‏شود آن را به یک ممکن نسبت داد.ولى‏«رحمن‏»به آن معناى‏«مبالغه‏اى‏»که دارد،یعنى آن نهایت درجه رحمت‏و رحمت‏شامله‏اى که تمام هستى را در بر گرفته است،مثلا خود پیغمبرهم به تمام وجود خودش مشمول رحمن است،و هر موجود و مخلوق‏دیگرى.این[اسم] به غیر خدا اطلاق نشده است.

اکثریت قریب به اتفاق آیات این سوره مبارکه تذکر و یاد آورى‏نعمتها و آلاء پروردگار است،و لهذا از یک طرف با لفظ «الرحمن‏» شروع‏مى‏شود[که]رحمت است و از طرف دیگر مکرر مانند یک ترجیع بند31 بار این آیه تکرار شده است: «فباى الاء ربکما تکذبان‏» .مخاطب،جن وانس هستند:پس به کدامیک از نعمتهاى الهى تکذیب مى‏آورید،یعنى‏کدامیک از نعمتهاى الهى را مى‏توانید انکار کنید؟پس اصلا روح و سیاق‏این سوره تذکر و یاد آورى نعمتهاست براى اینکه انسان متنبه و متوجه‏باشد که نعمتهاى الهى را چه ذهنا و فکرا و چه عملا مورد انکار قرارندهد و همیشه به آن نعمتها توجه داشته باشد.توجه به نعمت،روح‏شکر و سپاسگزارى را در انسان به وجود مى‏آورد و انسان را بیشتر متذکرخدا مى‏کند و بیشتر در صراط عبودیت قرار مى‏دهد و از مخالفت وعصیان باز مى‏دارد.

حال مى‏خواهیم ببینیم که این نعمتها را که خدا در قرآن مى‏خواهدبشمارد چگونه شمارش مى‏کند؟در این شمارش کردن‏ها مسلما حسابى‏در کار است،[چون]خلقت است،خصوصا که بعد هم همواره صحبت‏از حسبان و میزان و نظام موجود در کار عالم است و قهرا نمى‏تواند خودقرآن که جزئى از کار پروردگار است از حسبان و نظام خارج باشد،این‏هم خودش حسابى و نظامى دارد.ببینیم خداى رحمن که با اسم‏«الرحمن‏»خودش با ما مواجه است از چه نعمتى شروع کرده،نعمت‏اول،نعمت دوم،نعمت‏سوم،و چه را بیان مى‏کند.بلا فاصله مى‏فرماید:

«الرحمن علم القران‏» خداى رحمن قرآن را آموخت.ضمیر مفعول یا اسم‏مفعولش هم بیان نشده[که آیا]قرآن را به پیغمبر آموخت؟قرآن را به‏وسیله پیغمبر به مردم آموخت؟یا قرآن را به پیغمبر و مردم همه‏آموخت،به پیغمبر از طریق وحى و به مردم از طریق پیغمبر؟ معلوم‏است که وقتى متعلق ذکر نمى‏شود براى این است که نمى‏خواهداختصاص بدهد و الا مى‏توانست بفرماید: «الرحمن علمک القران‏» رحمن،تو را اى پیغمبر قرآن آموخت،چنانکه بعضى جاها داریم: «و علمک ما لم تکن تعلم‏» (3) و اگر مقصود فقط مردم مى‏بودند،مثلا مى‏فرمود:«علمکم‏القران‏»یا«علم الانسان القرآن‏»که بعد مى‏گفتیم از پیغمبر انصراف دارد.

وقتى که[متعلق]ذکر نمى‏شود معلوم است که نظر به متعلق خاص‏نیست.همین‏طور که بعضى از مفسرین هم گفته‏اند،در اینجا نمى‏فرمایدقرآن را نازل فرمود،[مى‏فرماید]قرآن را تعلیم داد،یعنى اول قرآن را به‏صورت یک حقیقت موجود فرض مى‏کند،که آن حقیقتى که قبلا وجودداشته تنزیلش همان تعلیمش است و تعلیمش مساوى با تنزیلش است.  

 

 

 

 

 

ادامه دارد......

نظرات 5 + ارسال نظر
عبرات سه‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:58 http://shobeyr.mihanblog.com

در سینه ام دلى است که پابند خانه نیست
دیگر عبور زندگیم را بهانه نیست!
یارب گواه باش که در گوشه بقیع
حتى مزار مادرمان را نشانه نیست
ما وارثان زخم کبود شقایقیم
آیا گواه ما در و دیوار خانه نیست!؟
در سینه هاى زخمى آلاله ها هنوز
منفورتر ز نام تو اى تازیانه! نیست
در روزگار قحطى دل هیچ قصه اى
گویاتر از چکامه دفن شبانه نیست
امشب کنار مدفن پنهان « فاطمه »
دریاى درد و رنج على را کرانه نیست

سلام بزرگوار

ایام شهادت حضرت حضرت فاطمه زهرا (س) بر شما تسلیت باد .

با متنی در خصوص این ایام بروزیم و منتظر حظور .

یا علی ***

علی یکشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 01:28 http://zeydebneali.blogsky.com

سلام آقا سعید
به فقرا سری نمیزنی...
زیبا نوشتی مثله همیشه
یا علی

عبرات سه‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:08 http://shobeyr.mihanblog.com

نام حسین(علیه السلام) را مشعل راهمان می کنیم تا در بیراهه های پرپیچ و خم گمراهی، گم نشویم.

خون حسین(علیه السلام) و یارانش، قبله نمای کمال و سعادت است.

حنجره ها را بگشایید و نفس ها را فریاد کنید، تا سکوت کفر، عاشورا را در خود نبلعد.

در کربلا، بهترین مسافران در بهترین مسافرتها، شهادت را به بهای حق دریافتند.

بار حسرت عطش خاندان رسول، اکنون نیز در میان سینه فرات می جوشد و بی تابش میکند.

چشم حق بین و گوش حق شنو و قلب روشن، توشه عاشوراییان است.

سلام بزرگوار

بروزیم . منتظر حضور گرمتون هستم .

یا علی ***

فرهنگی پنج‌شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:46 http://www.farhangi_m1.blogfa.com

با سلام و خسته نباشید
ضمن تبریک به خاطر همت و وب زیبا و پرمحتوایتان
معاونت فرهنگی اجتماعی منطقه یک اقدام به برگزاری مسابقه وبلاگ نویسی با موضوع عروج افتاب نموده است.
می توانید شرایط و نحوه مسابقه را در وبلاگ ما به ادرس
www.farhangi-m1.blogfa.com/
مشاهده کنید. امیدواریم که وبلاگ نویسی قدرتمند همچون شما در مسابقه شرکت نماید. از ثبت نظر در مورد وبلاگ ما فراموش نشود. با تشکر

خادمین حضرت زهرا(س) پنج‌شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 21:12 http://www.beyto-zzahra.mihanblog.com

با سلام
از وبلاگتون دیدن کردم
شکر خدا وبلاگ خوبی دارید
آرزوی توفیق دارم براتون
التماس دعا. . .
از طرف خادمین حضرت زهرا(س)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد